خلاصه کتاب همسایه ها اثر احمد محمود

شخصیت اصلی کتاب همسایه ها نوجوانی به نام خالد است که زندگی خود و همسایگانش را شرح می دهد. محیط زندگی خالد و همسایگانش آمیخته به فقر و نکبت است. خالد از زندگی و افکار پدرش اوسّا حدّاد می گوید که گشایش گره کار و بارش را در مطالعه کتاب رمالی اسرار قاسمی می بیند. و او را بنا به توصیه حاج شیخ علی از درس و مدرسه منع کرده است. از زنی اغواگر و هوس باز به نام بلور خانم می گوید که او را با دنیای جنسیت آشنا می کند. از امان آقا شوهر بلور خانم که عقیم است و مرتب زنش را به باد کتک می گیرد. از خواج توفیق شوهر آسمان جل آفاق و دخترشان بانو هم می گوید که ترشیده است و تمام دلخوشیش آبتنی با پسران است. از رحیم خرکچی که در کوره پزخانه کار می کند.

رحیم پس از مرگ زن اولش گرفتار زن بی حیایی به نام رضوان می شود. از کرمعلی که تنها هنرش جا دادن نعلبکی در دهانش است. و محمد مکانیک یک دنده و کله شق که گرایش های سیاسی ای هم دارد. از ابراهیم و حسنی و ناصر دوانی و بقیه هم می گوید. پس از سفر پدرش به کویت در قهوه خانه امان آقا مشغول کار می شود و بدین ترتیب در جریان اخبار مربوط به مبارزات ملی شدن صنعت نفت قرار می گیرد. رفته رفته پای خالد نیز به مبارزات ملی شدن صنعت نفت کشیده می شود که همین موجب دستگیری و فرار وی می شود. در همین حین به دختری به نام سیه چشم دل می بازد. ولی اندکی بعد دستگیر می شود و از عشقش جدا می افتد. سرانجام خالد آزاد می شود اما به دلیل رفتارش در زندان تحت الحفظ تحویل دژبانان نظام وظیفه می شود.