کتاب جای خالی سلوچ سرگذشت مرد فقیر و زحمتکشی است که برای گریز از فقر شبانه خانه و خانواده را ترک می کند. پس از او همسرش مرگان است که نان آور خانه می شود. مرگان با چنگ و دندان برای زندگی خود و فرزندانش عباس و ابراو و هاجر کوشش می کند. آخرالامر با برادر و پسر کوچکش به دنبال سلوچ راهی محلی می شود که شنیده او را آنجا دیده اند. عباس پسر بزرگتر خانواده که نوجوانی لاابالی و دله دزد است که مدتی ساربان شترداری به نام سردار می شود. عباس طی حادثه ای ضعیف و رنجور می شود. وی پس از اینکه متوجه می شود مادرش به همراه سایر بچه ها قصد ترک خانه دارد. نقشه تصاحب خانه و راه انداختن بقالی و قمارخانه را در سر می پروراند.
ابراو که عاقل تر است مدتی به گلخن تابی می پردازد و چندی بعد به کار با تراکتور مشغول می شود. اما کار روی تراکتور دوامی نمی آورد و بیکار می شود. هاجر دیگر فرزند خانواده به عقد علی گناو در می آید که پس از نازا و ناکار کردن همسر اولش سودای ازدواجی دوباره در سر دارد. کتاب جای خالی سلوچ را ابتدا انتشارات آگاه، سپس نشر نو و بعد از آن نشر چشمه منتشر کردند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.