کتاب غروب آری، انتها اما اثر کازوئو ایشی گورو

غروب آری، انتها اما به داستان استیونز مرد میانسال منضبط و آرامی می پردازد. وی مدتها سرپیش خدمت خانه ی دارلینگتن بوده است. او تمام عمر را صرف خدمت صادقانه به آقای فارادی کرده است.در ابتدای داستان استیونز جهت گذراندن مرخصی راهی لیتل کامتن می شود و در همین حین خاطرات خود را روایت می کند.او از دوره جوانی خود و لحظات پرشور دوران عاشقیش سخن می گوید. روزهایی که درآتش عشق کنتن خدمتکار منزل می سوخته وحرفی ازعلاقه اش نزده و او را از دست می دهد. در ادامه راوی قصه ی روزها و وقایع به وقوع پیوسته در این خانه را شرح داده و خواننده را شیفته روایت خود می کند. کتاب غروب آری، انتها اما رامریم ناظرزاده ترجمه کرده و انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی آن رامنتشر کرده است. از این کتاب ترجمه دیگری نیز با نام بازمانده روز توسط نجف دریابندری انجام گرفته است.