خلاصه کتاب انسان وحشی نوشته امیل زولا
لانتیه که همان انسان وحشی مورد اشاره عنوان داستان است. جنون ارثی دارد و چندین بار در طول زندگی خود قصد قتل زنان را داشته است. در ابتدای داستان او لوکوموتیو ران است. رابطه او با لوکوموتیوش “لا لیسون” رابطه ای تقریباً جنسی است. که حدی از کنترل بر شیدایی او را ایجاد می کند. این کتاب هفدهمین عنوان از مجموعه بیست جلدی روگن ماکار است. از این داستان چندین بار اقتباس سینمایی صورت گرفته است. شخصیت های اصلی این کتاب روبو ، جانشین مسئول ایستگاه ، همسرش سروین و ژاک لانتیه هستند. وی فرزند گروایز، برادر ایتین لانتیه و کلود لانتیه ، و برادر ناتنی فردی با نام مستعار نانا لانتیه است.داستان از جایی شروع می شود که روبو به سورین شک می کند.که چند سال قبل با یکی از مدیران شرکت راه آهن مخفیانه ارتباط داشته است.
این شخص همان کسی که زمانی یار و یارو روبو بوده و به وی کمک کرده تا شغل خود را بدست آورد. او سورین را وادار به اعتراف می کند و مجبورش می کند نامه ای به آن مرد بنویسد و از او بخواهد سوار یک قطار بشود. که همان قطاری است که روبو و سورین نیز قرار است سوار آن شوند. در پایان رمان لانتیه در حال راندن قطاری است که نیروها را به سمت جبهه در آغاز جنگ فرانسه و پروس می برد. درگیری بین لانتیه و مامور سوخت رسان لوکوموتیوش زمانی رخ می دهد که قطار با حداکثر سرعت در حال حرکت است. هر دو در حالی که قطار مملو از سربازان شاد، مست، میهن پرست و محکوم به فنا در طول شب بدون راننده پیش می رود. جان خود را از دست می دهند. این کتاب با نام سایه های شب از سوی انتشارات نگاه نیز به چاپ رسیده است.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.