تاریخ کتاب
فصل 1 قسمت 2
مورخان جدید تاریخ کتاب، این موضوع را در محدودهی موضوعاتی که توسط «مکتب آنال» در تاریخ اجتماعی-اقتصادی مورد مطالعه قرار گرفته بود، قرار دادند. آنها به جای پرداختن به نکات ظریف کتابشناسی، سعی کردند الگوی کلی تولید و مصرف کتاب را در بازههای زمانی طولانی کشف کنند. آنها آماری از درخواستهای حق امتیاز (نوعی حق نشر) جمعآوری کردند، محتوای کتابخانههای خصوصی را تجزیه و تحلیل کردند و جریانهای ایدئولوژیک را از طریق ژانرهای نادیده گرفته شده مانند کتابهای جیبی اولیه (biblioth?que bleue) ردیابی کردند. کتابهای کمیاب و نسخههای نفیس برای آنها جذابیتی نداشت؛ آنها در عوض بر معمولیترین نوع کتابها تمرکز کردند، زیرا میخواستند تجربه ادبی خوانندگان عادی را کشف کنند. آنها پدیدههای آشنایی مانند اصلاحات متقابل و روشنگری را با نشان دادن اینکه فرهنگ سنتی چقدر بر آوانگارد در عرصه ادبی کل جامعه غلبه دارد، در پرتوی ناآشنا قرار دادند. اگرچه آنها به مجموعهای از نتیجهگیریهای قطعی نرسیدند، اما اهمیت پرسیدن سوالات جدید، استفاده از روشهای جدید و بهرهگیری از منابع جدید را نشان دادند.1
نمونه آنها در سراسر اروپا و ایالات متحده گسترش یافت و سنتهای بومی مانند مطالعات پذیرش در آلمان و تاریخ چاپ در بریتانیا را تقویت کرد. مورخان کتاب، که با تعهدشان به یک کار مشترک گرد هم آمده بودند و با اشتیاق برای ایدههای جدید انگیزه گرفته بودند، شروع به ملاقات کردند، ابتدا در کافهها، سپس در کنفرانسها. آنها مجلات جدیدی ایجاد کردند – تاریخ نشر، خبرنامه کتابشناسی، Nouvelles du livre ancien، Revue fran?aise d’histoire du livre (سری جدید)، Buchhandelsgeschichte، و Wolfenbätte 1er Notizen zur Buchge schichte. آنها مراکز جدیدی تأسیس کردند – موسسه مطالعات کتاب در پاریس، Arbeitskreis für Geschichte des Buchwesens در ولفنباتل، مرکز کتاب در کتابخانه کنگره.
کنفرانسهای ویژه – در ژنو، پاریس، بوستون، ووستر، ولفنبرتل و آتن، تنها چند نمونه از کنفرانسهایی بودند که در اواخر دهه ۱۹۷۰ برگزار شدند – تحقیقات خود را در مقیاس بینالمللی منتشر کردند. در مدت کوتاه دو دهه، تاریخ کتاب به یک حوزه مطالعاتی غنی و متنوع تبدیل شده بود. در واقع، آنقدر غنی بود که اکنون کمتر شبیه یک مزرعه است تا یک جنگل بارانی گرمسیری. کاوشگر به سختی میتواند از میان آن عبور کند. در هر قدم، او در انبوهی از مقالات مجلات گرفتار میشود و با تلاقی رشتهها – کتابشناسی تحلیلی که به این سمت اشاره میکند، جامعهشناسی دانش در این جهت، در حالی که تاریخ، زبان انگلیسی و ادبیات تطبیقی قلمروهای همپوشانی را مشخص میکنند – گیج میشود. او با ادعاهایی مبنی بر تازگی «کتابشناسی نوین» و «تاریخ ادبی جدید» احاطه شده است و با روشهای رقیبی که او را به مقابله نسخهها، جمعآوری آمار، رمزگشایی قانون حق چاپ، گشت و گذار در انبوهی از نسخههای خطی، ایستادن در بار یک چاپخانه عمومی بازسازیشده و روانکاوی فرآیندهای ذهنی خوانندگان وادار میکند، گیج شده است. تاریخ کتابها چنان مملو از رشتههای فرعی شده است که دیگر نمیتوان خطوط کلی آن را دید. مورخ کتاب چگونه میتواند تاریخ کتابخانهها، نشر، کاغذ، حروفچینی و خواندن را نادیده بگیرد؟ اما چگونه میتواند بر فناوریهای آنها تسلط یابد، بهویژه وقتی که در قالبهای تحمیلی خارجی، مانند Geschichte der Appellstruktur و Bibliom-trie bibliologique، ظاهر میشوند؟ همین کافی است که کسی بخواهد به یک اتاق کتابهای نادر برود و واترمارکها را بشمارد.
برای اینکه از بینرشتهای بودن فاصله بگیرد، و موضوع را ببیند